دانشگاه...!
از شنیدن همین یک کلمه، چقدر معنا و مفهوم به ذهنم جاری میشود. دان + ِش + گاه!
جایی که باعث میشود تو بدانی. مدینهی فاضله که نیست. دانشگاه است.
امروز به خاطر اتفاقاتی که در دانشگاه صنعتی اصفهان افتاده بود، به اسم دانشگاهمان شک کردم. چرا که بعید نبود از این اتفاقات در دانشگاه ما هم بیفتد. سر در دانشگاه را که نگاه میکنم، نام دانشگاه......اسلامی چقدر جلوهنمایی میکند. به نام کشورم هم توجه میکنم؛ جمهوری اسلامی ایران!
همهجا نام اسلام است. پس کو عمل به اسلام؟! چقدر کمرنگ شده این روزها. همرنگ خورشید زمستان...
اسلام با نام پیغمبرش زنده است. این روزها ایام شهادت خاتم النبیین است و طبیعتا در کشور اسلامی من نام او بسیار است.
این روزها همه از مظلومیت حسن (ع) و رضا (ع) زیاد میگویند. اما همه فراموش میکنند که اصلیترین شهید این روزها، از همه مظلومتر است... بگذریم. نمیخواهم حاشیه بروم. ( هرچند این حاشیهها اصل ماجراست)
از دانشگاه گفتم!
اما از انجمنهای دانشگاه نگفتم. از انجمن اسلامی. میبینید باز هم فقط نام اسلام. از دفتر تحکیم وحدت ( هر چند تا به حال وحدتی توسط این دوستان تحکیم نشده است!)
از میهمانان انجمن اسلامی نگفتم! از اصلاحطلبان مسلمان! از شعاردهندگان مرگ بر اسلام آمریکایی! اصلا چرا راه دور برویم؟ از مجتهد شبستری!
شب قبل از شهادت پیغمبرم ، میهمان به ظاهر عزاداران نبوی بود. عزاداریای که با نِی زدن شروع شد و با پذیرایی بیسکویت و قهوه! ادامه پیدا کرد و به تحصن و پلمپ شدن در انجمن اسلامی و دفتر تحکیم ختم شد.
رئیس دانشگاه قول گرفته بود که جلسهی عزاداری باشد و مناظره
اما در جلسه از مناظره و مباحثه و تبادل نظر خبری نبود.
یک نفر میگفت و اکثرا فقط مانند ذرههای معلق در هوا به هر طرف که باد میوزید سرشان را تکان میدادند.
البته تبادل نظرش هم یک طرفه بود. از تریبون آزاد و گفتگوی شفاهی خبری نبود. روی کاغذ مینوشتی و اگر صلاح میدانستند میخواندند. و نمیدانم چرا جواب خیلیها داده نشد؟
مجتهد شبستری! از سابقهاش میخواندم. از دروس حوزوی شروع کردهاست. پس باید نهجالبلاغه و بحارالانوار و من لایحضره الفقیه و ... را خوب بشناسد. خیلی بیشتر از من!
از او بعید است که سند حرفهایش را کتابهای سروش معرفی کند. کاش میتوانستم به او پیشنهاد بدهم، کمی در انتخابش دقت کند!
پ.ن: دان + ِش + جو = دانش +جو!
جویندهی دانش هیچگاه فقط شنوندهی دانش نیست. جویندهی دانش هیچگاه در جواب اهانت به یار دانشگاهیاش کف و سوت نمیزند. (آن هم در ایام شهادت پیغمبرش)
پ.ن: هتک حرمت به پیامبر، فرقی نمیکند چگونه باشد. میخواهد از زبان بیزبان یک کاریکاتوریست اجنبی باشد و میخواهد از زبان یک استاد دانشگاه به ظاهر مسلمان باشد. فرقی نمیکند. با همهی هتاکیها باید مقابله کرد.
پ.ن: بیانیهی دانشجویان متحصن را میتوانید از اینجا بخوانید.
پ.ن: این ایام تسلیت باد...
در همین رابطه از دیگران بخوانید:
*پاسخ به شبهات شبستری
*مجتهد شبستری و افاضات وارده! + فایل صوتی جدید
* عزاداری اصلاحطلبان اصفهان، به سبک شبستری!
*آقای خاتمی، چرا ضد انقلاب، ضد اسلام و تشیع و صهیونیست ها حامی شما هستند؟!
*وبلاگ گروهی فصل انتظار