سفارش تبلیغ
صبا ویژن









درباره من

قاصدک
اینجا، صفحه ی بیست و یکم است. صفحه ای که شاید در دنیای واقعی وجود نداشته باشد...

قاصدک را اینجا می‌بینید!

آرشیو وبلاگ
سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 88
پاییز 87
بهار 89

لوگوی دوستان





 
لینک دوستان
پیاده تا عرش
پرواز تا یکی شدن
... حبل المتین ...
دختری در راه آفتاب
امُل جا مونده
جاکفشی
کوهپایه
اس ام اس های مثبت!
تخریبچی ...
لبــــــــگزه
گل دختر
برای اولین بار ...
رنـــــــــد
خط سوم
آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
بچّه شهید
مامان محمدجواد و راضیه!
عکس فوری
خلوت من
دل نوشته های یک هاجر
نوشته های یک خانم ناظم
رفیق نارفیق
قافله شهداء
روزی تو خواهی آمد
ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی
دوزخیان زمین
اینجا چراغی روشن است ...
شیعه مذهب برتر
بچه های قلم
با من حرف بزن
شکوفه خانوم
کشکول جوانی
منبرنت
یادداشت های یک روحانی
تارنما
فوتوبلاگ وصال
بانوی سراچه
مجنون
سیر بی سلوک
دسته کلید
حیرتکده ی عقل
نم نمک
حجره طلبگی
بل بشو
نـو ر و ز
مادر قاصدک صفحه ی بیست و یکم
قاصدک
نهج البلاغه
باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه
نشریه الکترونیک چارقد
میس طلبه
قاصدک های سوخته
حجره ی دانشجویی یک بسیجی
سوخته دل
صفحات خط‏خطی


لینکهای روزانه
نامه‏ی آیت‏الله علم الهدی به موسوی [203]
بیانیه‏ی شماره هیجده موسوی!!!! [36]
حماسه‏‏ی حضور برای ساندیس... [32]
چشمان ِ تیزبین.. [33]
درود بر کسروی... ! [45]
فرم ثبت‏نام اردوی از بلاگ تا پلاک 4 [59]
مادر شهید مغنیه می‏گوید... [101]
شماره ی جدید چارقد [116]
یک فقره چک از سال 1352 [37]
خاطرات مقام معظم رهبری از دوران مبارزه [78]
سلام بر مادر گمنام شهدای گمنام [225]
[آرشیو(11)]




لوگوی وبلاگ





آمار بازدید
بازدید کل :221063
بازدید امروز : 32

خروجی‌های وبلاگ
 RSS 


   

بعد از چند روز امتحان دادن پشت سر‏ هم دیروز که به وبلاگمون سر زدم، دیدم چند روزی بود که فراموش کرده بودم توی وبلاگ مطلب بنویسم. واسه همینم امروز بعد از اینکه از امتحان فارغ شدم یه راست اومدم سراغ کامپیوتر، که دیدم برق نیست...
«این برقم این روزا یه معضلی شده ها. بد جوری میزنه تو حس و حال آدم......»

نمی دونم چرا یهو به یاد امام زمون افتادم . نمی دونم . شاید به خاطر اینکه پنجشنبه بود و یه حال و هوای خاصی به آدم میگه شاید فردا دیگه انتظارا سر میاد و امام زمون میاد.

اصلا چرا تا فردا صبر کنم؟ شاید همین امشب میاد! شایدم... ؟؟؟
حالا می فهمم منتظر واقعی نیستم!!!! اگه مننتظر بودم نمیگفتم فردا یا امشب  عزیز دلمون از راه میرسه.
منتظر واقعی اونه که حتی نتونه
یه ثانیه دوری یارشو تحمل کنه.

منتظر واقعی اونه که برای اومدن یارش صبر نمی کنه تا جمعه بشه و به یادش بیفته.

منتظر واقعی اونه که حتی بعد از ظهر جمعه هم منتظر اومدن یارش باشه.

منتظر واقعی اونه که....؟؟؟؟
بگذریم.

تو چی؟

فکر می کنی چه قدر منتظری؟



نویسنده » » ساعت 9:51 عصر روز پنج شنبه 87 خرداد 23


کلیه حقوق متعلق به وبلاگ صفحه بیست و یک می‌باشد.
(حامیان مردمی احمدی نژاد( یاران  عدالت