اولش به اصرار نوادگان عزیز خانواده، یعنی فاطمه و حنانه، راهی شدم.
ولی اعتراف میکنم که خودم هم دلم میخواست برم! به خاطر اینکه اکثر جمعهها این توفیق ازم سلب شده بود، که بینندهی برنامهی فیتیله باشم!
به همین خاطر یک ساعت زودتر از اینکه برنامه شروع بشه، قبل از اینکه فاطمه و حنانه برسند، راهی محل اجرای برنامه شدم!!! (خرده نگیرید، همون موقع هم جای خوب برای نشستن نبود!)
اولش که تنها بودم، چون هیچ کار دیگهای نداشتم بکنم، رفتم تو کوک مردم!
هر بچهی زیر هفت سالی (بچههای زیر هفت سال، بلیط لازم نداشتند) که میاومد، هیئتی مشتمل بر پدر و مادر، مادربزرگ و پدربزرگ، خاله ودایی، عمو و عمه، وهمسایه ها و... (البته با کمی اغراق!) اونو همراهی میکردند! اول برنامه هم چندتا سرود کودکانه گذاشتند، ولی چون دیدند استقبال بزرگترها بیشتر بوده، سرودهای کودکانه به ترانههای ناصر عبداللهی تبدیل شد!!! و جماعت فیتیلهبینان هم که معطل بودند...!
وقتی عموهای فیتیلهای اومدند با چه استقبالی مواجه شدند. (خودمونیما، چقدر عزیز بودند، به قول برادرم، رقاص هم، إ ببخشید، فیتیلهای هم نشدیم!)
همون اول برنامه، از بزرگترها قول گرفتند برای اینکه به بچهها خوش بگذره، خودشون را همسن بچهها کنند، یه چندتا روش هم پیشنهاد و اجرا کردند. بزرگترها هم که منتظر بودند یه موقعیتی پیش بیاد تا ...!
اما در تمام طول برنامه، با اینکه قول داده بودم همسن بچهها باشم، نتونستم و چندتا سئوال ذهنم را آزار میداد؛
اینکه مگر در دستورات اسلامی ما، یکی از ملاکهای تشخیص حلال یا حرام بودن موسیقی، کودکان نیستند؟ اگر کودک 4 یا 5 سالهای با موسیقیای رقصش گرفت، آن موسیقی حرام است!
پس با این حساب، برنامهی فیتیله حرام هستش! ولی چرا یه برنامهی شاد محسوب میشه؟! چرا اینقدر ازش استقبال میشه؟! بین خیلی از مسلمونها؟! اصلاً ملاک شادی در دین ماچیست؟! اینکه چند ساعتی شعر و پایکوبی و کف زدن و... باشه و لحظاتی خندههای زودگذر؟! چرا در بین همهی مسلمونها ملاک شادی یکسان نیست؟!
ته.نوشت: سال گذشته، جای دوستان خالی، برای عید غدیر نجف بودیم! شب عید توی حرم امیرالمؤمنین(ع)، کنار ضریح مطهر، همهی عربها جمع بودند، شعر میخواندند و کف و هلهله میزدند! و در صحن مطهر هم پایکوبی میکردند! چند روز بعد، تصاویر عزاداری محرم در کربلا را که از تلویزیون پخش میشد دیدم! چهقدر پرشور و عاشقانه عزاداری میکردند! مگر آنها مسلمان نیستند، پس چرا شادیها و عزاداریهایشان اینقدر با ما تفاوت دارد؟! چرا ما ملاک مشخصی نه برای شادی و نه برای عزاداریمان نداریم؟!