سر،نوشت: اگر هفتهی دفاع مقدس نبود، این خاطره را الان تعریف نمیکردم!
سکانس اول:
روز اول نمایشگاه بود. ما برای غرفهآرایی رفته بودیم. بین وسایلی که برای غرفهآرایی برده بودیم، چند تا چفیه هم دیده میشد! مشغول کار!!! بودیم که جوانی (که به ظاهر مسئول تدارکات سیستم برق نمایشگاه بود) وقتی از دم غرفهی ما رد میشد چشمش به چفیهها افتاد. به ما گفت: " میشه یکی از این بسیجیها را به من بدید؟!" اگر اشاره نمیکرد، من ِ بسیجی عمراً میفهمیدم منظورش چی بوده!
راستش اولش کمی تعجب کردم، چرا که خیلی به سر و وضعش نمیآمد چفیه (یا همون بسیجی!!!) را واسه یاد امام و شهدا بخواد، ولی بعد با خودم گفتم، اگر الان با روی باز از خواستهاش استقبال بشه، هر موقع چفیه را میبینه، خواه ناخواه، خاطرهی خوبی توی ذهنش متجلی میشه و همین مقدمهای است برای درک حقیقت!
اینطوری شد که یکی از چفیهها را بهش دادم!
سکانس دوم:
گذشت و فردای آن روز، وقتی از دم غرفهی ما میگذشت، سلام علیکی کرد و بعد بابت چفیه تشکر کرد! بعدش گفت: "راستش من، تو خط این چیزها نیستم، یعنی اصلاً بهم نمیاد بسیجی باشم. درحقیقت این پارچه! را واسه دستمال ماشین برادرم میخواستم، به خاطر اینکه جنسش خوبه و آب را خوب جذب می کنه!" (این هم از خواص جدید و کشف نشدهی چفیه)!!!
من هم گفتم: "باز جای شکرش باقیه که صادقانه گفتید برای چه کاری میخواستید، انشاالله به این بهانه، هر موقع، توی ماشین، این یک تکه پارچه! را دیدید یه یادی هم از شهدا بکنید!"
سکانس سوم:
روز آخر نمایشگاه، وقتی دوباره از دم غرفهی ما میگذشت، سلام کرد و گفت من هنوز چفیهی شما را دارم!
خدا را شکر کردم که لااقل اسمش را یاد گرفت!
سکانس چهارم:
به راستی این چفیه چیست؟ یک تکه پارچهی چهارخونهی سفید و مشکی که خواص! زیادی داره؟!
توی گرما خیس میشه و نقش پنکه را ایفا میکنه؟!
توی سرما، دور صورت بسته میشه تا باد به سر و صورت نخوره؟!
موقع غذا خوردن، سفره میشه؟!
بعد از غذا، دستمال میشه برای پاک کردن دست و صورت؟!
یک روز مد میشه روسری دخترها بشه؟!
یا اینکه سجادهی نماز و زیراندازه؟!
یا اینکه جنسش خوبه واسه جذب آب؟!
و یا گاز استریل و بانده، برای بستن راه خون رگهایی که از ضرب تیر و گلوله پاره شده؟!
و یا نمادی است برای یک دنیا آزادی و آزادگی؟!
و یا نمادی است برای یک دنیا دِین نسبت به خون پاک هزارن شهید؟!
و یا کفنی است برای تن بی کفن جوانی کشته شده در آن طرف مرزهای جغرافیایی کشورش؟!
و یا نمادی است از همراهی ولایت تا شهادت؟!
و یا پرچمی است همیشه سرفراز از جبهههای خمینی؟!
و یا دوشاندازی است برای علمدار جبهههای خمینی؟!
و یا...؟!
ته نوشت 1: هفتهی دفاع مقدس بر اهلش تهنیت و بر نااهلش تسلیت باد!
ته نوشت 2: برای شادی ارواح طیبهی شهدا فاتحه فراموش نشود.