• وبلاگ : صفحه‏ي بيست و يكم
  • يادداشت : آقاي ميرحسين موسوي، من بيست و چند ساله‏ام!
  • نظرات : 5 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ميثم 

    سلام عليكم

    نميدانم چرا چند صباحي نزديك انتخابات كه ميشود دل انسان پر ميشود از غربت و ...

    و تو گويي كه تو غريبي از هميشه غريب تر و بعضي ها چه ناسپاس اند و شايد هم ... و انگار كه ديگر واقعا همه چيز تغيير كرده و به قول شما امروز ديگر بايد شكلاتي و فيروزه اي و تو گويي كه باز هم قسمت حزب الله از تمدن شهر نشينان غربت و مظلوميت است . راستش از دنيا توقعي جز اين نميرود و اينجا محبط عقل است و حزب الله عاشق با همان مشكلي روبروست كه يك هزار و چهار صد سال ؟ اما ديگر بايد به قول اقا سيد مرتضي رويدر باستي را كنار گذاشت و اينچنين عرض كرد كه! نگاهي به شهر بياندازيد عقل غربي سيطره يافته و وجود بشر را در دائره المعارف خويش معنا كرده بيدردي و لذت پرستي توجيهي عقلاني يافته و از كلاسهاي دانشگاه تا ميدان هاي ورزش رب النوع تمتع است كه پرستيده ميشود و باز در اين ميان بسيجي حزب الله تنها و غريب است و با ان چوب زير بغل و پاي مصنوعي و دست فلج و چشم پلاستيكي و... موي كوتاه و محاسن بلند و لباسي فقيرانه و لبخندي معصومانه مظهري است از يك دوران سپري شده كه با خونين شهر اغاز شد و در ولفجر 10 به پايان رسيد و بعد از مرصاد از ظاهر اجتماع به باطن ان هجرت كرد و بيمار دلان را در اين تفكر غلط انداخت كه ديگر همه چيز تمام شد . نه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ! نه هيچ چيز تمام نشده بلكه تاريخ فردا نيز از ان ماست اما اينجا عالم ظاهر است و بسيجي عاشق اهل باطن .

    انشا... كه انقلاب به بركت تائيد اقا صاحب الزمان و به بركت خون سرخ به نا حق ريخته شهدا و به دعاي خير دلسوختگان و مولاي بسيجيان عالم شامل عنايت و الطاف خفيه اللهي خواهد بود و همچنان خار چشم غاصبان و مستكبران عالم . و به دست نا اهلان نخواهد افتاد انشا...

    خاك پاي شهيدان و ارزومند مقام ايشان