سفارش تبلیغ
صبا ویژن









درباره من

قاصدک
اینجا، صفحه ی بیست و یکم است. صفحه ای که شاید در دنیای واقعی وجود نداشته باشد...

قاصدک را اینجا می‌بینید!

آرشیو وبلاگ
سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 88
پاییز 87
بهار 89

لوگوی دوستان





 
لینک دوستان
پیاده تا عرش
پرواز تا یکی شدن
... حبل المتین ...
دختری در راه آفتاب
امُل جا مونده
جاکفشی
کوهپایه
اس ام اس های مثبت!
تخریبچی ...
لبــــــــگزه
گل دختر
برای اولین بار ...
رنـــــــــد
خط سوم
آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
بچّه شهید
مامان محمدجواد و راضیه!
عکس فوری
خلوت من
دل نوشته های یک هاجر
نوشته های یک خانم ناظم
رفیق نارفیق
قافله شهداء
روزی تو خواهی آمد
ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی
دوزخیان زمین
اینجا چراغی روشن است ...
شیعه مذهب برتر
بچه های قلم
با من حرف بزن
شکوفه خانوم
کشکول جوانی
منبرنت
یادداشت های یک روحانی
تارنما
فوتوبلاگ وصال
بانوی سراچه
مجنون
سیر بی سلوک
دسته کلید
حیرتکده ی عقل
نم نمک
حجره طلبگی
بل بشو
نـو ر و ز
مادر قاصدک صفحه ی بیست و یکم
قاصدک
نهج البلاغه
باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه
نشریه الکترونیک چارقد
میس طلبه
قاصدک های سوخته
حجره ی دانشجویی یک بسیجی
سوخته دل
صفحات خط‏خطی


لینکهای روزانه
نامه‏ی آیت‏الله علم الهدی به موسوی [203]
بیانیه‏ی شماره هیجده موسوی!!!! [36]
حماسه‏‏ی حضور برای ساندیس... [32]
چشمان ِ تیزبین.. [33]
درود بر کسروی... ! [45]
فرم ثبت‏نام اردوی از بلاگ تا پلاک 4 [59]
مادر شهید مغنیه می‏گوید... [101]
شماره ی جدید چارقد [116]
یک فقره چک از سال 1352 [37]
خاطرات مقام معظم رهبری از دوران مبارزه [78]
سلام بر مادر گمنام شهدای گمنام [225]
[آرشیو(11)]




لوگوی وبلاگ





آمار بازدید
بازدید کل :217414
بازدید امروز : 6

خروجی‌های وبلاگ
 RSS 


   

مردی می‏آید از تبار نور، از تبار عاشقان و شوریدگان، از تبار آسمانیان، از همان آسمانی که ستاره‏ای بدرخشید و ماه مجلس شد...

مردی که محمد(ص) از گل‏خنده‏های او نشاط می‏یابد و ابوطالب در نیمه‏شب‏های بیداری دل با او راز دل می‏گوید و فاطمه بنت اسد باغ چشمانش را به روی او می‏گشاید تا گل شادمانی را آبشار لبخند او شکوفا کند.
او که دردانه‏ی پیغمبر، عشقش را، وجودش را، قطره‏قطره خونش را برای بودنش نثار می‏کند.

مردی که در صفاتش اضداد جمع می‏شود و به خاطر همین برایش مثل و مانندی نخواهد بود.

او آمد تا امروز مرد به خود ببالد، به خاطر مرد بودنش...
او آمد تا انسان خود را بشناسد آنگونه که باید باشد...
او آمد تا نخلستان‏های بشری بروید و آمد تا در چاه حیات، نجوای غریبی سر دهد....

او ودیعه‏ی پیغمبر عشق بود در میان امت عاشقش، ودیعه‏ای که هنوز حقش ادا نشده است.

اخلاق لطیف علی (ع) نسیم را شرمسار کرده و سختی و شجاعت او، سنگ‏ها را آب می‏کند...

علی فصیح‏ترین شعر حیات و زیباترین آواز آفرینش بود...

علی زیباترین سرود و نجوای خداوند است در گوش تک‏تک بندگانش...

 

پ.ن: عید بر شما مبارک



نویسنده » قاصدک » ساعت 3:15 عصر روز شنبه 89 تیر 5


کلیه حقوق متعلق به وبلاگ صفحه بیست و یک می‌باشد.
(حامیان مردمی احمدی نژاد( یاران  عدالت